درباره وبلاگ ![]() هیچیم و چیزی کم ما نیستیم از اهل این عالم که می بینید وز اهل عالم های دیگر هم.ا یعنی چه؟ پس اهل کجا هستیم؟ از اهل عالم هیچیم و چیزی کم غم نیز چون شادی برای خود خدایی ،عالمی دارد پس زنده باش مثل شادی غم ما دوستدار سایه های تیره هم هستیم و مثل عاشق مثل پروانه اهل نماز شعله و شبنم اما هیچیم و چیزی کم رفتم فراز بام خانه ، سخت لازم بود شب بود و مظلم بود و ظالم بود آنجا چراغ افروختم،اطراف روشن شد و پشه ها و سوسکها بسیار دیدم که اینک روشنایی خرده خواهد شد کشتم اسیر بی مروت زرده خواهد شد باغ شبم افسرده چون خون مرده خواهد شد خاموش کردم روشنایی را و پشه ها و سوسکها رفتند غم رفت ، شادی رفت و هول و حسرت ترک من گفتند ... از بام پایین آمدم آرام همراه با مشتی غم و شادی وبا گروهی زخم ها و عده ای مرهم گفتیم بنشینم نزدیک سالی مهلتش یک دم مثل ظهور اولین پرتو مثل غروب آخرین عیسای بن مریم مثل نگاه غمگنانه ما مثل بچه آدم آنگه نشستیم و بی خوبی خوب فهمیدیم باز آن چراغ روز و شب خامش تر از تاریک هیچیم و چیزی کم. ایمیل نشریه: hich.urmiauni@yahoo.com hich.urmiauni@gmail.com آخرین مطالب پيوندها نويسندگان نشریه ی دانشجویی هیچ ما از عالم هیچیم و چیزی کم دیروز،حسین(ع) را به ضرب تیغ و سنگ آزردند و چندی پیش،عیسی(ع)گفت:خدایا اینان را ببخش. چندی پیش،بر سر عیسی(ع)تاج خار نهادند و در کوچه ها به راهش انداختند و دیروز حسین(ع)گفت:کجاست یاری کننده ای که مرا یاری کند! دروز،آری همین دیروز،خورشید پیکر حسین(ع)بر بلندای نیزه بود و چندی پیش،عیسی(ع)گفت اینان نمیدانند چه میکنند. چندی پیش،آری چندی پیش،صلیب،عیسی(ع) را بر بلندای آسمان کشید و دیروز حسین(ع)گفت:....پس آزاده باشید. و امرز،زیر چکمه ی اندیشه هایمان پیکر مظلومان را له میکنیم،سرهایشان را بر نیزه ی نادانی می افرازیم و کف مهربانان را ،با میخ های اعمالمان بر صلیب خودخواهی میکوبیم، و خود بر مصائب مسیح(ع) و حسین(ع) میگرییم. ای عیسی ناصری(ع)! به خود ببال که در جهل ما نبودی ور نه تورا نیز چون حسین(ع) مسلمانان بر صلیب میکشیدند. (جبران خلیل جبران)
-سعیده یادگار- نظرات شما عزیزان:
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود.افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند و بزر گترین دردش را بی آبی نامیدند.در حیرتم از مردمی که خود اسیرند و در بندند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست.حسین مرثیه نمیخواست.حسین حماسه میخواست.حسین یاران مرثیه خوان نمی خواست.حسین یاران حماسه ساز می خواست.حماسه سازانی نه فقط با شور.حماسه سازانی که شور و شعور را با هم داشتند و امروز اگر خود را شیعه حسین می دانیم باید شور و شعور را با هم داشته باشیم.علی و حسین حقیقتی بر گونه اساطیر هستند و فاطمه فاطمه است و پیروان علی و حسین رنج ها باید کشند تا ظهور مسیحای موعود.مرسی.متن زیبایی بود
حميد
![]() ساعت17:09---15 ارديبهشت 1391
خوب بود مرسي
چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:17 :: نويسنده : admin
![]() ![]() |